عشق روی خر پشته

بعد از نود شب، اجرایش نمایش دوستان با محبت تمام شد. در خانه‌ی رضای عزیز من کوله بار اجرای سنگین نمایش را پایین می‌گذاشتم و او قهوه‌ی ترک درست می‌کرد. گفت:«واقعا تکلیف این پرسوناژها چه می ‌شود؟» سوال عجیبی بودد. مگر این شخصیت‌ها را ما نساختیم؟ ولی رضا نگران آینده‌شان بود. گقت:«یک چیزی بنویس که عشق در آن‌ها بماند و در خانه‌ی سالمندان نمیرند.» من هم نگران شدم. واقعا چه عاقبتی در انتظارشان بود؟ و نتیجه‌ی آن دلواپسی شد نمایش عشق روی خرپشته
7 /10
7

عشق روی خر پشته

بعد از نود شب، اجرایش نمایش دوستان با محبت تمام شد. در خانه‌ی رضای عزیز من کوله بار اجرای سنگین نمایش را پایین می‌گذاشتم و او قهوه‌ی ترک درست می‌کرد. گفت:«واقعا تکلیف این پرسوناژها چه می ‌شود؟» سوال عجیبی بودد. مگر این شخصیت‌ها را ما نساختیم؟ ولی رضا نگران آینده‌شان بود. گقت:«یک چیزی بنویس که عشق در آن‌ها بماند و در خانه‌ی سالمندان نمیرند.» من هم نگران شدم. واقعا چه عاقبتی در انتظارشان بود؟ و نتیجه‌ی آن دلواپسی شد نمایش عشق روی خرپشته

حمید جبلی



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی