پپ گواردیولا (پیروزی به عبارت دیگر)
پپ، بارسلونا و همهچیزهایی که ساخته بود را ترک کرد، او مانند اکثر مربیان نبود، پپ رفت چون او مانند یک فوتبالیست عادی نیست. سر الکس، شما این امر را در اولین رویاروییتان در نیمکت کنار زمین در فینال لیگ قهرمانان در سال ۲۰۰۹ در شهر رم مشاهده کردید. گواردیولا برای آن فینال مجموعهای از تفکراتش را ارائه کرد و فلسفه تیمیاش را برای هر چیزی که به بازی مربوط میشد، از آمادهسازی گرفته تا تاکتیکها، از آخرین صحبتهای فنی تا زمانی که جشن پیروزی برپا کردند به کار گرفت. پپ تمام دنیا را دعوت کرد که به همراه او و تیمش از فینال بزرگ لیگ قهرمانان لذت ببرند. او مطمئن بود که تیمش را برای شکست دادن فرگوسن آماده کرده است. حتی اگر این امر ممکن نمیشد، طرفداران سربلند به خانههایشان میرفتند چون بارسلونا تمام سعی خود را کرده بود. آنها در این فرآیند توانسته بودند دوران تاریک خود را پشت سر بگذارند، او نه تنها در این باشگاه روند منفی را تغییر داد بلکه در طی دوازده ماه پس از حضورش، شروع به از بین بردن قوانین نانوشته و متداولی کرد که پیروز شدن به هر قیمتی را تداعی میکرد. پپ نشان داد که با یک بازی خوب میتوان حتی با وجود موانع بسیار، به بالاترین اهداف دست یافت. او به دنبال ارزشهای ورزشی والا و مطلق و احترام بود. چه کسی چنین قوانینی را با خود آورد؟ چه کسی این امر را آغاز کرد؟ پپ پس از اولین روز حضورش روی نیمکت بارسلونا میخواست برخلاف جریان شنا کند. زیرا این تمام چیزی بود که در عقیدهاش داشت و آن را نیز به انجام رساند.