هری پاتر و یادگاران مرگ (۲)

"در خیابان باریک و روشن از نور مهتاب، دو مرد در فاصله چند متری یکدیگر، ناگهان پدیدار شدند لحظه‌ای کاملاً بی‌حرکت مانده، با چوب‌دستی سینه هم را نشانه گرفتند، سپس همین‌که یکدیگر را شناختند، چوب‌دستی را زیر شنل‌هایشان پنهان کرده، فرز و چابک، در یک‌جهت به راه افتادند"
4 /10
4

هری پاتر و یادگاران مرگ (۲)

"در خیابان باریک و روشن از نور مهتاب، دو مرد در فاصله چند متری یکدیگر، ناگهان پدیدار شدند لحظه‌ای کاملاً بی‌حرکت مانده، با چوب‌دستی سینه هم را نشانه گرفتند، سپس همین‌که یکدیگر را شناختند، چوب‌دستی را زیر شنل‌هایشان پنهان کرده، فرز و چابک، در یک‌جهت به راه افتادند"

جی کی رولینگ



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی