مادام کاملیا
مارگریت از طریق ارتباط مداوم با مردان پولدار، شهرت و ثروتی بهم زده؛ اما مهربانیهای بدون چشمداشت ”آرمان” در هنگام بیماریش، او را اسیر میکند. خانوادهی پسر که متوجه این وصلت شرمگینانه میشوند، باعث جدایی آرمان و مارگاریت میشوند و دختر فداکارانه به کسوت شغل سلف در میآید. آرمان هم در اثر این شکست، به زندگیِ بیبندوباری تن میدهد و… ؛