نرخ تن

گفتم: از تو بازجویی بکنم؟ گفت: جزو قرارداد نیست، ولی اگر حال میکنی بکن. گفتم: باید راست بگویی. گفت: من تو زندگی دروغ نگفتم! پنهان کاری کردم اما دروغ نگفتم. گفتم: از پنهان کاری‌هایت سوال کنم راست می‌گویی یا دروغ؟ با چشم‌های بسته به سقف اتاق خیره شده بود. گفت: تا حالا تو موقعیتش قرار نگرفته‌‌ام. گفتم: اسم واقعی‌‌ات چیست؟ این سوال برایم کلیدی بود. چون هم اسمش را می‌دانستم، هم تاریخ تولد و محل تولدش را گفت: رویا… تهران! راست گفت.
8 /10
8

نرخ تن

گفتم: از تو بازجویی بکنم؟ گفت: جزو قرارداد نیست، ولی اگر حال میکنی بکن. گفتم: باید راست بگویی. گفت: من تو زندگی دروغ نگفتم! پنهان کاری کردم اما دروغ نگفتم. گفتم: از پنهان کاری‌هایت سوال کنم راست می‌گویی یا دروغ؟ با چشم‌های بسته به سقف اتاق خیره شده بود. گفت: تا حالا تو موقعیتش قرار نگرفته‌‌ام. گفتم: اسم واقعی‌‌ات چیست؟ این سوال برایم کلیدی بود. چون هم اسمش را می‌دانستم، هم تاریخ تولد و محل تولدش را گفت: رویا… تهران! راست گفت.

احمد غلامی



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی