خیابان میگل
نیپال در رمان خیابان میگل، با حرارتی به سبک آثار دیکنز و انسانیتی به سبک آثار چخوف، به زندگی ساکنین محله ای کوچک می پردازد. هر بخش از این رمان، بر زندگی یکی از ساکنین خیابان میگل تمرکز دارد و شخصیت هایی گوناگون، در داستان های مختلف کتاب که همگی توسط پسربچه ای روایت می شوند، دوباره حضور می یابند. به نظر می رسد که برخی از کارکترهای این رمان دچار رخوت و ناتوانی عجیبی هستند؛ برای مثال، آقای پوپو که نجار است، هیچ وقت کاری را به پایان نمی رساند و شاعری به نام بی. وردزورث، در حال کار بر روی برترین شعری است که تا به حال نوشته شده در حالی که فقط بیت اول از آن را کامل کرده است. رمان خیابان میگل، اثری درخشان است که غم و شادی را به شکلی استادانه در هم آمیخته است. در هر صفحه از این رمان، زندگی جریان دارد.