بدبیاری های فردی تنگلز 1
"فردی حساب کرده، اگر به مدت طولانی و کافی بدون پلک زدن به دیوار خیره شود، چشمهایش شروع میکنند اشعههای لیزری بیرون دادن، اما خب شاید یک نقشه یدکی هم بد نباشد. دوستان فردی هم در خطر هستند. ولی چه کاری از دست فردی برمیآید، وقتی او حتی از خواهر کوچکش جسیکا هم میترسد. (از حق نگذریم جسیکا برای خودش یک هیولای کوچولو است!) فردی باید راهی پیدا کند تا همه دوستانش را از دست سید نجات بدهد. یک چیزی مسلم است، آن هم له و لورده شدن."