ساندویچ برای حیدر نعمت زاده
"داستان دو تا پسر بچه باحال به نام های «علو» و «داوود» که عاشق دوچرخه سواری و ساندویچ اند. اما نه دوچرخه سواری بلدن، نه پولی برای خرید ساندویچ دارن. زنگ تفریح که می شه، دزدکی دچرخه «امیرو»، بچه شر کلاس، رو برمی دارن و می زنن به چاک. یک داستان خیلی خنده دار!"