ما یک عمر قلعه نشین بوده ایم
کانی میگه مریکت، چایی بیارم برات؟ مری میگه نه! نه! زهر میریزی تو نبات! کانی میگه مریکت، می خوای بری بخوابی؟ آره توی قبرستون، وای یه خواب حسابی! - از متن کتاب ما یک عمر قلعهنشین بودهایم کوتاهترین رمان شرلی هاردی جکسون (۱۹۶۵ - ۱۹۱۶) محسوب میشود؛ نویسندهی آمریکایی شناختهشده در ژانر معمایی و وحشت که الگوی نویسندگانی چون استیفن کینگ و ریچارد متیسون بوده است. او عمدهی شهرتش را مرهون داستان کوتاه «لاتاری» «بختآزمایی» است که به فارسی نیز ترجمه شده است؛ جکسون در زندگی شخصیاش با اهریمنان درونی بیشماری چون اعتیاد، آگورافوبیا (هراس از مکانهای باز) و روانتنی دست و پنجه نرم کرد. او به نوعی جامعهگریز بودو زندگی در خارج ازشهر را به شهرنشینی ترجیح میداد. پرسوناژهای تعدادی از برترین اثارش زنانی هستند که ارتباط ذهنیشان را با دنیای واقعی از دست دادهاند. این حقیقت را از همان سطرهای ابتدایی ما یک عمر قلعهنشین بودهایم درمییابیم.