زار

می روم می نشینم جلوی میز و یک تکه نان خشک و نازک بر می دارم و آهسته می زنمش توی شیره خرما، سیاه و خیس می شود، عین شب دریا و بوی خرما می دهد عین روز جزیره بعد لقمه را بلند می کنم و می گذارم روی لبم که دهنم گس و شیرین می شود...
6 /10
6

زار

می روم می نشینم جلوی میز و یک تکه نان خشک و نازک بر می دارم و آهسته می زنمش توی شیره خرما، سیاه و خیس می شود، عین شب دریا و بوی خرما می دهد عین روز جزیره بعد لقمه را بلند می کنم و می گذارم روی لبم که دهنم گس و شیرین می شود...

شرمین نادری



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی