تاریخ نگاری و عکاسی (جستارهایی پیرامون عکس به مثابه سندی تاریخی)
آنچه عكاسى را بيش از ديگر محصولات فرهنگ ديدارى به تاريخنگارى نزديک مىكند، پيوندِ نمايهاىِ عكس با واقعيت است؛ پيوندى كه از همان دهههاى نخست پيدايش عكاسى مهمترين امتياز عكس بر ديگر دستساختهاى ديدارىِ انسان تا آن هنگام ــ نقاشى، گراوور و ... ــ به شمار مىآمد. از اين قرار، عكس بهمثابه رونوشت و نسخهاى اصيل و مكانيكى از هستى اجتماعى و تاريخى، مىتوانست منبعى مستقيم و موثق براى دستيابى به بسيارى از واقعيتها و ازجمله واقعيتهاى گذشـته باشد، واقعيتهايى كه از دستـرس و دايـرهى امكانات و توانايىهاى گفتمان نوشتارى و مشتقات آن به دور بود. اين مسئله اكنون در تاريخ نظريهى عكاسى به مسئلهاى كلاسيک بدل شده است؛ به اين معنا كه بهرغم كهنگى، قدمت و فراوانى متونى كه دربارهى عكاسى نوشته شده، هنوز هم موضوع اصلىِ گمانهزنىهاى نظرى در اين زمينه است. مقالههايى كه در اين مجموعه گردآوري و ترجمه شدهاند ميکوشند پرتوهايى بر اين مسئله بيفكنند.