بادبادک ها
لودو فلوری پسركی است كه پدر و مادرش فوت كردهاند و با عمويش زندگی میكند . عموی او مامور پست است ولی سرگرمی اصليش ساختن بادبادكهای مختلف و رنگی است كه سبب شهرتش میشود . لودو پسرك روستايی فقير با ليلا دختر لهستانی ثروتمند كه نزديك به آنها در قصری ييلاقی زندگی میكند آشنا شده و عاشق او میشود. لودو قادر به فراموش كردن نيست و همين امر سبب میشود تا پيوسته عاشق ليلا بماند هر چند كه جنگ جهانی دوم سبب دوری آنها شود
رومن گاری
رومن گاری یا در اصل رومن کاتسف نویسنده اهل لیتوانی متولد سال ۱۹۱۴ بود که از سن چهارده سالگی پس از ترک خانواده و ازدواج مجدد پدر ، همراه با مادرش به فرانسه مهاجرت نمود .
گاری پس از اتمام تحصیل در رشته حقوق به نیروی هوائی فرانسه پیوست و در ادامه پس از اشغال فرانسه توسط آلمان به انگلستان گریخت و همراه ارتش آزادی بخش فرانسه تحت فرماندهی ژنرال دوگل در اروپا و آفریقا جنگید .
رومن گاری را احتمالا با آثار مشهوری که در ترجمه فارسی اقبال خوبی داشتهاند، میشناسید؛ آثاری مثل «خداحافظ گاری کوپر»، «زندگی در پیش رو» و… اما بد نیست بدانید تا سال ۱۹۸۰ که این نویسنده دست به خودکشی زد، کسی نمیدانست اثر ماندگاری مثل «زندگی در پیش رو» نوشتهی رومن گاری است!
رومن گاری در طول زندگی حرفهایاش با شش نام مستعار داستان نوشته است. «امیل آژار» مشهورترین نام مستعاری است که او برای خود انتخاب کرده بود و به این نام مستعار اتفاقا شهرت و افتخار خوبی هم تقدیم کرد. او حتی توانست داوران یکی از جوایز مهم ادبیات فرانسه یعنی «جایزه کنگور» را هم قانع کند که نویسندهای به نام امیل آژار واقعا وجود دارد