ابان سابانا داوید

شب فرا می‌رسد. همراه سرما. در جاده‌ای سفید از یخ. زن و مردی جوان مانده در راه، به خانه‌ی کنار راه نگاه می‌کنند. خانه لخت است. هم از بیرون هم از تو. هنوز هیچ چراغی توی خانه روشن نیست. در پس پنجره مردی بلند قد و باریک، با موهای سفید روی شقیقه چشم به جاده دوخته است... ؛
4 /10
4

ابان سابانا داوید

شب فرا می‌رسد. همراه سرما. در جاده‌ای سفید از یخ. زن و مردی جوان مانده در راه، به خانه‌ی کنار راه نگاه می‌کنند. خانه لخت است. هم از بیرون هم از تو. هنوز هیچ چراغی توی خانه روشن نیست. در پس پنجره مردی بلند قد و باریک، با موهای سفید روی شقیقه چشم به جاده دوخته است... ؛

مارگریت دوراس



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

   

     
 
عبارت امنیتی