فانفارلو
این کتاب در ادامه کارهای بودلر است برای نشان دادن آنچه در ذات بشر "بدی" می خواند. شخصیت محوری کتاب از خلال مبارزه با این بدی قصد رسیدن به خوبی را دارد. شخصیت این کتاب یعنی ساموئل کرامر با زنی پاکدامن پیمانی می بندد تا او را از دست زنی به نان فانفارلو که شوهرش را فریفته رهایی بخشد.